امشب دلم ميخواهد
به كسي بگويم"" دوستت دارم.""
تو نهراس و آنكس باش.
بگذار با هر آنچه در توان دارم
همين امشب به تو ثابت كنم كه دوستت دارم
بگذار برايت نقش آن دلباخته اي را بازي كنم كه
لحظه اي دور از محبوب خويش زندگي را نميتواند
بگذار همچون معشوقي كه براي وصال معشوقش
جان ميدهد برايت جان دهم
بگذار همين امشب پيش پايت زانو بزنم
و تو را ستايش كنم
بگذار در تاريكي به تو لبخند بزنم
نگذار زمان از دستم برود
و تو را درنيابم
ميخواهم بينديشي كه همين امشب
غير از من كسي ديوانه تو نيست
هرچند كه جاهلانه فكري باشد
كمي بيشتر با من
و همين امشب بگذار خيال كنم
كه جز تو كسي نيست
همين يك امشب را بگذار نقش بازي كنم
نقش حقيقت را
همان كه دور از تو بارها رو به روي آينه تمرين كرده ام
اي آخرين !
دوستت دارم....!
تقدیم به مریم
نظرات شما عزیزان:
maryam
ساعت17:20---15 تير 1391
مرواریدهای چشمم را
به همراه
قطعه هایی از غرورم فروختم
در عوض بالاتر از ثروت قارون نصیبم شد
من عشق تو را بدست آوردم
Maryam
ساعت15:59---15 تير 1391
بغض هایم را به ابر ها می دهم
وقلبم را از نام تو پر میکنم
نام تو،بر لب ها زیباترین آغاز
سوگند به چشمانت که به نامت می نازم...
|